معنی فارسی wisconsin

A2

ویسکانسین، ایالتی در شمال مرکزی ایالات متحده که به خاطر طبیعت زیبا و تولید پنیر شناخته شده است.

A state in the north-central United States known for its beautiful nature and cheese production.

example
معنی(example):

ویسکانسین به خاطر پنیرش معروف است.

مثال:

Wisconsin is known for its cheese.

معنی(example):

ایالت ویسکانسین دارای دریاچه‌های زیبا زیادی است.

مثال:

The state of Wisconsin has many beautiful lakes.

معنی فارسی کلمه wisconsin

: معنی wisconsin به فارسی

ویسکانسین، ایالتی در شمال مرکزی ایالات متحده که به خاطر طبیعت زیبا و تولید پنیر شناخته شده است.