معنی فارسی witchy
B1 /ˈwɪt͡ʃi/عبارت جادوگری به ویژگیهایی اشاره دارد که به جادو یا جادوگران شباهت دارد یا به نوعی جادویی است.
Having the qualities or characteristics of a witch.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Of, pertaining to, or characteristic of witches; witchlike.
مثال:
The children are scared to go near the witchy old woman's house at night.
example
معنی(example):
او برای مهمانی هالووین یک کلاه جادوگری پوشید.
مثال:
She wore a witchy hat for the Halloween party.
معنی(example):
تزئینات حس جادوگری به خانه داد.
مثال:
The decorations gave the house a witchy vibe.
معنی فارسی کلمه witchy
:
عبارت جادوگری به ویژگیهایی اشاره دارد که به جادو یا جادوگران شباهت دارد یا به نوعی جادویی است.