معنی فارسی with baited breath
B2با تردید و انتظار زیاد، در آن لحظه فرد به شدت نگران یا هیجانزده است.
In anxious anticipation.
- IDIOM
example
معنی(example):
آنها با نفسگیر به نتایج منتظر بودند.
مثال:
They waited for the results with baited breath.
معنی(example):
من با نفسگیر به اعلامیه گوش دادم.
مثال:
I listened to the announcement with baited breath.
معنی فارسی کلمه with baited breath
:
با تردید و انتظار زیاد، در آن لحظه فرد به شدت نگران یا هیجانزده است.