معنی فارسی without ceremony

B2

به معنای بدون هیچ نوع گفتن یا تصنعی، عمل کردن به طور آزاد و غیررسمی.

In a straightforward or informal manner, without formality.

example
معنی(example):

او بدون تشریفات وارد اتاق شد.

مثال:

He entered the room without ceremony.

معنی(example):

آنها جلسه را بدون تشریفات آغاز کردند.

مثال:

They started the meeting without ceremony.

معنی فارسی کلمه without ceremony

: معنی without ceremony به فارسی

به معنای بدون هیچ نوع گفتن یا تصنعی، عمل کردن به طور آزاد و غیررسمی.