معنی فارسی without end
B1به معنای بیپایان، بدون محدودیت یا پایان.
Endlessly, without stopping.
- IDIOM
example
معنی(example):
به نظر میرسید جاده بدون انتها کشیده شده است.
مثال:
The road seemed to stretch without end.
معنی(example):
آنها بدون پایان درباره موضوع بحث کردند.
مثال:
They argued without end about the topic.
معنی فارسی کلمه without end
:
به معنای بیپایان، بدون محدودیت یا پایان.