معنی فارسی without limit
B1بدون هیچ گونه حد و مرز، نامحدود.
Having no restrictions or boundaries.
- IDIOM
example
معنی(example):
امکانها بدون حد و مرز هستند.
مثال:
The possibilities are without limit.
معنی(example):
خلاقیت او بدون هیچ محدودیتی جریان دارد.
مثال:
Her creativity flows without limit.
معنی فارسی کلمه without limit
:
بدون هیچ گونه حد و مرز، نامحدود.