معنی فارسی without number
B2بدون هیچ عدد یا شمارش معین، بیشمار.
In such large amounts that they cannot be counted.
- IDIOM
example
معنی(example):
دلایل برای جشن گرفتن، بدون شمارش وجود دارد.
مثال:
There are without number reasons to celebrate.
معنی(example):
او در روز تولدش هدیههای بیشماری دریافت کرد.
مثال:
She received gifts without number on her birthday.
معنی فارسی کلمه without number
:
بدون هیچ عدد یا شمارش معین، بیشمار.
