معنی فارسی wodge
B1 /wɒdʒ/تکهای بزرگ از چیزی را توصیف میکند که معمولاً برای خوراکیها استفاده میشود.
A large piece or lump of food.
- noun
noun
معنی(noun):
A bulk quantity, usually of small items, particularly money; a wad.
example
معنی(example):
او تکهای از نان را برداشت و بر روی بشقابش گذاشت.
مثال:
He took a wodge of bread and put it on his plate.
معنی(example):
سرآشپز تکهای از پنیر را با شراب سرو کرد.
مثال:
The chef served a wodge of cheese with the wine.
معنی فارسی کلمه wodge
:
تکهای بزرگ از چیزی را توصیف میکند که معمولاً برای خوراکیها استفاده میشود.