معنی فارسی wolf-skin
B1پوست گرگ، روپوشی از پوست گرگ که به عنوان لباس یا زینت استفاده میشود.
A cloak or garment made from the skin of a wolf.
- NOUN
example
معنی(example):
پالتوی پوست گرگ در زمستانهای سخت، فرد را گرم نگه میداشت.
مثال:
The wolf-skin cloak kept the wearer warm during harsh winters.
معنی(example):
او در جشنواره از پوست گرگ استفاده کرد تا به سنتهای باستانی احترام بگذارد.
مثال:
He wore a wolf-skin during the festival to honor ancient traditions.
معنی فارسی کلمه wolf-skin
:
پوست گرگ، روپوشی از پوست گرگ که به عنوان لباس یا زینت استفاده میشود.