معنی فارسی wolf-skins
B1پوستهای گرگ، چندین جلد و زینت از پوست گرگها که خصوصاً در طول تاریخ مورد استفاده قرار گرفتهاند.
Multiple skins of wolves, often used historically for various practical and decorative purposes.
- NOUN
example
معنی(example):
موزه مجموعهای از پوستهای گرگ از مناطق مختلف را به نمایش گذاشته است.
مثال:
The museum displayed a collection of wolf-skins from different regions.
معنی(example):
شکارچیان اغلب در قرنهای گذشته پوستهای گرگ را برای مبادله کالاها تجارت میکردند.
مثال:
Hunters often traded wolf-skins for goods in past centuries.
معنی فارسی کلمه wolf-skins
:
پوستهای گرگ، چندین جلد و زینت از پوست گرگها که خصوصاً در طول تاریخ مورد استفاده قرار گرفتهاند.