معنی فارسی womped

B1

وامپید به معنای ضربه زدن یا برخورد سبک به چیزی است.

Past tense of womp, meaning to hit or impact something softly.

example
معنی(example):

او بسکتبال را به داخل حلقه وامپ کرد.

مثال:

He womped the basketball into the hoop.

معنی(example):

او هنگام پیاده‌روی در بیرون، به خاطر باد قوی احساس وامپ کرد.

مثال:

She felt womped by the strong wind while walking outside.

معنی فارسی کلمه womped

: معنی womped به فارسی

وامپید به معنای ضربه زدن یا برخورد سبک به چیزی است.