معنی فارسی woodentop
B1سر گردان چوبی، اسباب بازیای که از چوب ساخته شده و به دور خود میچرخد.
A spinning toy made from wood.
- noun
noun
معنی(noun):
A uniformed police officer.
example
معنی(example):
کودک با یک سر گردان چوبی بازی کرد.
مثال:
The child played with a woodentop.
معنی(example):
او سر گردان چوبی را چرخاند تا کج شود.
مثال:
He spun the woodentop until it wobbled.
معنی فارسی کلمه woodentop
:
سر گردان چوبی، اسباب بازیای که از چوب ساخته شده و به دور خود میچرخد.