معنی فارسی woodshedding
B1چوبکاری به معنای تمرین و بهبود مهارتها به شیوهای متمرکز و مداوم است.
Intensive practice and skill improvement in music or other disciplines.
- verb
verb
معنی(verb):
To practice or rehearse using a musical instrument.
example
معنی(example):
او تابستان را به چوبکاری مهارتهای خود در گیتار گذراند.
مثال:
She spent the summer woodshedding her skills on the guitar.
معنی(example):
چوبکاری میتواند به نوازندگان کمک کند تا تکنیک خود را بهبود بخشند.
مثال:
Woodshedding can help musicians improve their technique.
معنی فارسی کلمه woodshedding
:
چوبکاری به معنای تمرین و بهبود مهارتها به شیوهای متمرکز و مداوم است.