معنی فارسی wordprocess
B1عمل ایجاد و ویرایش متن با استفاده از نرمافزارهای پردازش کلمهای.
To create or edit text documents using a word processing software.
- verb
verb
معنی(verb):
To write or reformat using a wordprocessor.
example
معنی(example):
شما میتوانید کارهای خود را پردازش کلمهای کنید تا مطمئن شوید که مرتب و حرفهای هستند.
مثال:
You can wordprocess your assignments to ensure they are neat and professional.
معنی(example):
یادگیری پردازش کلمهای به طور مؤثر برای بسیاری از مشاغل مدرن ضروری است.
مثال:
Learning to wordprocess effectively is essential for many modern jobs.
معنی فارسی کلمه wordprocess
:
عمل ایجاد و ویرایش متن با استفاده از نرمافزارهای پردازش کلمهای.