معنی فارسی word-processed

B1

پردازش شده با استفاده از نرم‌افزارهای ویرایش متن به منظور بهبود ظاهر و ساختار سند.

Having been created or edited using a word processing program, typically for improved clarity and layout.

example
معنی(example):

سند برای وضوح و قالب‌بندی به شکل پردازش کلمه‌ای انجام شد.

مثال:

The document was word-processed for clarity and formatting.

معنی(example):

او یک مقاله پردازش کلمه‌ای به جای یک مقاله دست‌نویس تحویل داد.

مثال:

She submitted a word-processed essay instead of a handwritten one.

معنی فارسی کلمه word-processed

: معنی word-processed به فارسی

پردازش شده با استفاده از نرم‌افزارهای ویرایش متن به منظور بهبود ظاهر و ساختار سند.