معنی فارسی working bee
B1جمعی از افراد که برای یک کار جمعی داوطلبانه گرد هم میآیند.
An event where a group of people come together to do a specific task.
- noun
noun
معنی(noun):
A group of volunteers doing charitable work.
example
معنی(example):
تیم یک زنبور کارگری ترتیب داد تا پارک را تمیز کند.
مثال:
The team organized a working bee to clean up the park.
معنی(example):
ما برای یک زنبور کارگری در مرکز جامعه داوطلب شدیم.
مثال:
We volunteered for a working bee at the community center.
معنی فارسی کلمه working bee
:
جمعی از افراد که برای یک کار جمعی داوطلبانه گرد هم میآیند.