معنی فارسی working orders

B2

دستورات یا راهنمایی‌ها که یک شخص یا گروه برای انجام وظایف کاری باید دنبال کند.

Instructions or directives given to carry out specific tasks in a work environment.

example
معنی(example):

مدیر دستورالعمل‌های کاری را برای تیم صادر کرد.

مثال:

The manager issued working orders for the team to follow.

معنی(example):

درک دستورات کاری برای عملکرد مؤثر ضروری است.

مثال:

Understanding working orders is essential for efficient operation.

معنی فارسی کلمه working orders

: معنی working orders به فارسی

دستورات یا راهنمایی‌ها که یک شخص یا گروه برای انجام وظایف کاری باید دنبال کند.