معنی فارسی workingover
B1بهبود و اصلاح یک برنامه یا پروژه از طریق بررسی و تحلیل.
An analysis or review conducted to improve the performance or outcome of a work process.
- NOUN
example
معنی(example):
تیم تجدید نظری برای بهبود مهارتهای خود دریافت کرد.
مثال:
The team was given a workingover to improve their skills.
معنی(example):
یک برنامه کارکرد میتواند به بهینهسازی پروژه کمک کند.
مثال:
A workingover plan can help optimize the project.
معنی فارسی کلمه workingover
:
بهبود و اصلاح یک برنامه یا پروژه از طریق بررسی و تحلیل.