معنی فارسی wormer

B1

داروی خاصی که برای از بین بردن کرم‌ها در بدن حیوانات استفاده می‌شود.

A medication used to eliminate worms in animals, particularly pets.

noun
معنی(noun):

Dewormer, medicine used in deworming an animal.

معنی(noun):

Vermicide, any substance used to kill worms.

example
معنی(example):

دامپزشک یک داروی کرم‌زدایی برای سگ تجویز کرد.

مثال:

The veterinarian prescribed a wormer for the dog.

معنی(example):

از داروی کرم‌زدایی استفاده کنید تا حیوانات خانگی شما سالم بمانند.

مثال:

Use a wormer to keep your pets healthy.

معنی فارسی کلمه wormer

: معنی wormer به فارسی

داروی خاصی که برای از بین بردن کرم‌ها در بدن حیوانات استفاده می‌شود.