معنی فارسی wormery

B1

مکانی که در آن کرم‌ها برای تولید کمپوست نگهداری می‌شوند.

A system or facility for raising worms, typically used for composting organic waste.

noun
معنی(noun):

A self-contained system for producing vermicompost.

example
معنی(example):

آنها یک جلبک‌خانه برای کمپوست کردن بقایای غذا راه‌اندازی کردند.

مثال:

They set up a wormery to compost food scraps.

معنی(example):

یک جلبک‌خانه می‌تواند به بازیافت زباله‌های آشپزخانه کمک کند.

مثال:

A wormery can help recycle kitchen waste.

معنی فارسی کلمه wormery

: معنی wormery به فارسی

مکانی که در آن کرم‌ها برای تولید کمپوست نگهداری می‌شوند.