معنی فارسی wrecking ball
B2توپ تخریب، ابزاری بزرگ که برای تخریب ساختمانها استفاده میشود و با یک جرثقیل به جلو و عقب حرکت میکند.
A heavy steel ball suspended from a crane, used to demolish buildings.
- noun
noun
معنی(noun):
A heavy steel ball, usually hung from a crane, that is used for demolishing large buildings.
example
معنی(example):
آنها از یک توپ تخریب برای نابود کردن کارخانه قدیمی استفاده کردند.
مثال:
They used a wrecking ball to demolish the old factory.
معنی(example):
توپ تخریب با قدرت نوسان کرد و دیوار را خراب کرد.
مثال:
The wrecking ball swung hard and took down the wall.
معنی فارسی کلمه wrecking ball
:
توپ تخریب، ابزاری بزرگ که برای تخریب ساختمانها استفاده میشود و با یک جرثقیل به جلو و عقب حرکت میکند.