معنی فارسی wren
A2 /ɹɛn/ورن، پرنده‌ای کوچک و فعال که عموماً به عنوان یک آوازخوان معروف است.
A small songbird with a brownish or grayish color, known for its loud, cheerful song.
- noun
noun
معنی(noun):
Any member of a mainly New World passerine bird family Troglodytidae; true wren.
معنی(noun):
Small bird of similar appearance to a true wren.
example
معنی(example):
پرنده ورن، پرنده‌ای کوچک است که به خاطر آواز شادابش شناخته می‌شود.
مثال:
The wren is a small bird known for its cheerful song.
معنی(example):
من یک وارن را دیدم که بین بوته‌های باغی پرش می‌کرد.
مثال:
I spotted a wren hopping between the bushes in the garden.
معنی فارسی کلمه wren
:
ورن، پرنده‌ای کوچک و فعال که عموماً به عنوان یک آوازخوان معروف است.
