معنی فارسی wrongfully

B1 /ˈɹɒŋfəli/

نادرست و نابه‌جا و باطلی که به دلیل عدم درک صحیح از یک وضعیت یا شخص دیگری پیش می‌آید.

In a manner that is not correct or fair; unjustly.

adverb
معنی(adverb):

In a wrongful manner; unjustly.

example
معنی(example):

او به نادرستی به ارتکاب جرم متهم شد.

مثال:

He was wrongfully accused of the crime.

معنی(example):

آنها به نادرستی باور کردند که او به آنها کمک خواهد کرد.

مثال:

They wrongfully believed he would help them.

معنی فارسی کلمه wrongfully

: معنی wrongfully به فارسی

نادرست و نابه‌جا و باطلی که به دلیل عدم درک صحیح از یک وضعیت یا شخص دیگری پیش می‌آید.