معنی فارسی yackety-yacked
B1به معنای صحبت کردن زیاد و مداوم به طور غیررسمی است که شاید کماهمیت و بدون مفهوم به نظر بیاید.
To talk persistently and frivolously, often in a chatty or informal manner.
- VERB
example
معنی(example):
آنها ساعتها بدون توقف صحبت کردند.
مثال:
They were yackety-yacked for hours without a pause.
معنی(example):
بانوان در مهمانی درباره کتابهای مورد علاقهشان صحبت میکردند.
مثال:
The ladies at the party yackety-yacked about their favorite books.
معنی فارسی کلمه yackety-yacked
:
به معنای صحبت کردن زیاد و مداوم به طور غیررسمی است که شاید کماهمیت و بدون مفهوم به نظر بیاید.