معنی فارسی yawnings
B1خمیازهکشیدن به عمل باز کردن دهان و تنفس عمیق در هنگام خوابآلودگی یا کسل بودن اطلاق میشود.
The act of yawning, which often occurs when one is tired or bored.
- noun
noun
معنی(noun):
The action of the verb yawn.
example
معنی(example):
خمیازهها در کلاس درس ساکت مسری بودند.
مثال:
The yawnings were contagious in the quiet classroom.
معنی(example):
خمیازهها میتوانند نشانهای از خستگی یا بیحوصلگی باشند.
مثال:
Yawnings can signal tiredness or boredom.
معنی فارسی کلمه yawnings
:
خمیازهکشیدن به عمل باز کردن دهان و تنفس عمیق در هنگام خوابآلودگی یا کسل بودن اطلاق میشود.