معنی فارسی ycleped

B1

نامیده شده، طبق یک عنوان یا لقب

Called or named, often referring to a title or designation.

example
معنی(example):

او با عنوانش یکلپ شده بود و توسط بسیاری مورد احترام قرار داشت.

مثال:

He was ycleped by his title, respected by many.

معنی(example):

در زمان‌های باستان، یک فرد ممکن بود بر اساس اعمالش یکلپ شود.

مثال:

In the ancient times, a person might be ycleped according to their deeds.

معنی فارسی کلمه ycleped

: معنی ycleped به فارسی

نامیده شده، طبق یک عنوان یا لقب