معنی فارسی yclad
B1پوشیده شده، به ویژه در مورد زره یا لباسهای خاص
Clad or dressed, specifically in armor or a particular kind of clothing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شوالیه در زره درخشان پوشیده بود.
مثال:
The knight was yclad in shining armor.
معنی(example):
در متون قدیمی، جنگجویان اغلب به عنوان یکلاد توصیف میشوند.
مثال:
In old texts, warriors are often described as yclad.
معنی فارسی کلمه yclad
:
پوشیده شده، به ویژه در مورد زره یا لباسهای خاص