معنی فارسی yearner

B1

سالک، شخصی که آرزوی چیزی را دارد و از آن چیزی که ندارد، حسرت می‌خورد.

A person who has a deep desire or longing for something.

example
معنی(example):

او خواهان یک زندگی پر از ماجراجویی است.

مثال:

She is a yearner for a life filled with adventure.

معنی(example):

به عنوان یک خواهان دانش، او ساعت‌ها را به خواندن می‌گذرانید.

مثال:

As a yearner for knowledge, he spends hours reading.

معنی فارسی کلمه yearner

: معنی yearner به فارسی

سالک، شخصی که آرزوی چیزی را دارد و از آن چیزی که ندارد، حسرت می‌خورد.