معنی فارسی yearnful

B1

دارای حسرت یا آرزو، به معنای پر از میل و اشتیاق.

Full of yearning or longing.

example
معنی(example):

او هنگام صحبت نگاهی خواهان در چشمانش داشت.

مثال:

He had a yearnful look in his eyes as he spoke.

معنی(example):

شعر دارای لحن خواهان بود که احساسات عمیقی را منعکس می‌کرد.

مثال:

The poem had a yearnful tone, reflecting deep emotions.

معنی فارسی کلمه yearnful

: معنی yearnful به فارسی

دارای حسرت یا آرزو، به معنای پر از میل و اشتیاق.