معنی فارسی yearnfulness

B1

احساس عمیق آرزو و میل، به معنای پر بودن از آرزوها.

The state or quality of being full of yearning.

example
معنی(example):

حسرت در صدای او غیرقابل انکار بود.

مثال:

The yearnfulness in her voice was unmistakable.

معنی(example):

حسرت گاهی به ابراز خلاقانه منجر می‌شود.

مثال:

Yearnfulness often leads to creative expression.

معنی فارسی کلمه yearnfulness

: معنی yearnfulness به فارسی

احساس عمیق آرزو و میل، به معنای پر بودن از آرزوها.