معنی فارسی yeuked
B1عمل خاراندن با استفاده از دست یا اندام دیگر به منظور کاهش خارش.
The action of scratching an itch to relieve discomfort.
- VERB
example
معنی(example):
او بعد از نیش حشره، بازویش را خارش داد.
مثال:
She yeuked her arm after the insect bite.
معنی(example):
او تمام شب به نیش پشه خارش داد.
مثال:
He yeuked at the mosquito bite all night.
معنی فارسی کلمه yeuked
:
عمل خاراندن با استفاده از دست یا اندام دیگر به منظور کاهش خارش.