معنی فارسی yeuky

B2

احساس خارش یا تحریک بر روی پوست.

Descriptive term relating to an itchy sensation on the skin.

example
معنی(example):

پوست خارش‌دار او را ناخوشایند کرده بود.

مثال:

Her yeuky skin made her uncomfortable.

معنی(example):

او این حس را به عنوان احساسی خارش‌دار توصیف کرد.

مثال:

He described the sensation as a yeuky feeling.

معنی فارسی کلمه yeuky

: معنی yeuky به فارسی

احساس خارش یا تحریک بر روی پوست.