معنی فارسی yirring
B1یَرا کردن، صدایی لطیف و آرام.
A soft sound expressing contentment.
- VERB
example
معنی(example):
یَرا کردن ملایم نوزاد آرامش را به ارمغان آورد.
مثال:
The gentle yirring of the baby brought calmness.
معنی(example):
او از صدای یر کردن در حین مدیتیشن لذت برد.
مثال:
She enjoyed the yirring sound while meditating.
معنی فارسی کلمه yirring
:
یَرا کردن، صدایی لطیف و آرام.