معنی فارسی yobbery
B2رفتارهای توهینآمیز و پرخاشگرانهای که مرتبط با یوبها است.
Rowdy and aggressive behavior typically associated with young men.
- noun
noun
معنی(noun):
Yobbish behaviour.
معنی(noun):
An instance of yobbish behaviour.
example
معنی(example):
یوبری یک مشکل در برخی محلهها است.
مثال:
Yobbery is a problem in some neighborhoods.
معنی(example):
افزایش یوبری منجر به افزایش تدابیر امنیتی شده است.
مثال:
The rise in yobbery has led to increased security measures.
معنی فارسی کلمه yobbery
:
رفتارهای توهینآمیز و پرخاشگرانهای که مرتبط با یوبها است.