معنی فارسی yokeless

B1

بدون یُوک، اشاره به نبودن وسیله‌ای که برای اتصال دو یا چند چیز به هم استفاده می‌شود.

Without a yoke; referring to the absence of a connection or partnership.

example
معنی(example):

کالسکه بدون یُوک بود و این کار را آسان‌تر می‌کرد.

مثال:

The cart was yokeless, making it easier to move.

معنی(example):

در یک محیط بدون یُوک، افراد به طور مستقل عمل می‌کنند.

مثال:

In a yokeless environment, individuals act independently.

معنی فارسی کلمه yokeless

: معنی yokeless به فارسی

بدون یُوک، اشاره به نبودن وسیله‌ای که برای اتصال دو یا چند چیز به هم استفاده می‌شود.