معنی فارسی yokeldom

B1

وضعیت یا جامعه یُوک‌داران، ارتباط یا روابط دوستانه میان کسانی که کارهای مشترک انجام می‌دهند.

The state or condition of being a yokefellow; the community or fellowship of those who work together.

example
معنی(example):

یُوک‌داری در جشنواره‌های کشاورزی جشن گرفته می‌شود.

مثال:

Yokeldom is often celebrated during farming festivals.

معنی(example):

او با محبت درباره یُوک‌داری که در آن بزرگ شده صحبت کرد.

مثال:

He spoke fondly of the yokeldom he grew up with.

معنی فارسی کلمه yokeldom

: معنی yokeldom به فارسی

وضعیت یا جامعه یُوک‌داران، ارتباط یا روابط دوستانه میان کسانی که کارهای مشترک انجام می‌دهند.