معنی فارسی yokemates
B1دوستانی که از همان روستا و در کنار هم بزرگ شدهاند.
Friends or companions who come from the same rural area.
- NOUN
example
معنی(example):
یوبانشهای او هر تابستان برای یک گردهمایی جمع میشدند.
مثال:
His yokemates gathered for a reunion every summer.
معنی(example):
آنها یوبانشهای دوران کودکی بودند که بسیاری از یادها را با هم به اشتراک گذاشتند.
مثال:
They were childhood yokemates, sharing many memories.
معنی فارسی کلمه yokemates
:
دوستانی که از همان روستا و در کنار هم بزرگ شدهاند.