معنی فارسی yokemating

B1

عمل و رویه ارتباط یا دوستیابی در میان افراد روستایی.

The process or act of forming relationships among rural individuals.

example
معنی(example):

رایج بودن یوبانش‌ها در فرهنگ‌های مختلف به شدت متفاوت است.

مثال:

Yokemating practices differ significantly between cultures.

معنی(example):

بررسی یوبانش‌ها می‌تواند اطلاعات زیادی درباره سنت‌های محلی بدهد.

مثال:

Exploring yokemating can reveal much about local traditions.

معنی فارسی کلمه yokemating

: معنی yokemating به فارسی

عمل و رویه ارتباط یا دوستیابی در میان افراد روستایی.