معنی فارسی youthhead

B1

فردی که به جوانی و نوآوری فکر می‌کند و ممکن است به عنوان پیشگام در زمینه‌های خاص دیده شود.

A person who embodies the spirit of youth, often characterized by innovative thinking.

example
معنی(example):

او به خاطر ایده‌های نوآورانه‌اش اغلب به عنوان جوان‌مغز شناخته می‌شود.

مثال:

He is often called a youthhead for his innovative ideas.

معنی(example):

او به عنوان یک جوان‌مغز، دیگران را با اشتیاقش الهام می‌دهد.

مثال:

As a youthhead, she inspires others with her passion.

معنی فارسی کلمه youthhead

:

فردی که به جوانی و نوآوری فکر می‌کند و ممکن است به عنوان پیشگام در زمینه‌های خاص دیده شود.