معنی فارسی zagged
B2زاگزدن به معنای حرکت بهصورت زیگزاگ، نوسان کردن و تغییر مسیر ناگهانی است.
To move in sharp turns or angles, often used to describe a winding path.
- verb
verb
معنی(verb):
To move with a sharp turn or reversal.
example
معنی(example):
مسیر در یک جهت زیگزاگی به سمت بالای تپه رفت.
مثال:
The path went in a zigzagged direction up the hill.
معنی(example):
خط زیگزاگی روی نمودار نشاندهنده تغییرات دما است.
مثال:
The zigzagged line on the graph shows fluctuating temperatures.
معنی فارسی کلمه zagged
:
زاگزدن به معنای حرکت بهصورت زیگزاگ، نوسان کردن و تغییر مسیر ناگهانی است.