معنی فارسی آتش‌فشان

B1

آتش‌فشان، کوه یا تپه‌ای که از آن گازها، خاک و مواد مذاب به بیرون فوران می‌کند.

A mountain or hill that has a crater or vent through which lava, rock fragments, gases, and ashes are expelled.

example
معنی(example):

یک آتش‌فشان می‌تواند فوران کند و خسارات زیادی به بار آورد.

مثال:

A volcano can erupt and cause a lot of destruction.

معنی(example):

این جزیره به خاطر آتش‌فشان زیبا شهرت دارد.

مثال:

The island is famous for its beautiful volcano.

معنی فارسی کلمه آتش‌فشان

: معنی آتش‌فشان به فارسی

آتش‌فشان، کوه یا تپه‌ای که از آن گازها، خاک و مواد مذاب به بیرون فوران می‌کند.