معنی فارسی برق-من
B1برق، انرژی الکتریکیای است که از حرکت الکترونها در یک مداری معمولاً از طریق یک رسانا منتقل میشود و میتوان آن را برای روشن کردن دستگاهها یا انجام کارهای مختلف مورد استفاده قرار داد.
Electricity is the set of physical phenomena associated with the presence and motion of electric charge.
- NOUN
example
معنی(example):
جریان الکتریکی از طریق سیم در حال حرکت است.
مثال:
The electrical current is flowing through the wire.
معنی(example):
مواظب مدار الکتریکی باشید تا از شوک جلوگیری کنید.
مثال:
Be careful with the electrical circuit to avoid shocks.
معنی فارسی کلمه برق-من
:
برق، انرژی الکتریکیای است که از حرکت الکترونها در یک مداری معمولاً از طریق یک رسانا منتقل میشود و میتوان آن را برای روشن کردن دستگاهها یا انجام کارهای مختلف مورد استفاده قرار داد.