معنی فارسی -gon

B1

پسوندی به معنی چندضلعی که بر اساس تعداد اضلاع نام‌گذاری می‌شود.

A suffix used to denote a polygon based on the number of its sides.

example
معنی(example):

یک شش ضلعی شش ضلع دارد.

مثال:

A hexagon has six sides.

معنی(example):

هشت ضلعی شکلی است که روی تابلوهای ایست وجود دارد.

مثال:

The octagon is the shape of a stop sign.

معنی فارسی کلمه -gon

: معنی -gon به فارسی

پسوندی به معنی چندضلعی که بر اساس تعداد اضلاع نام‌گذاری می‌شود.