معنی فارسی -grapher
B1پسوندی که به حرفه یا شخصی اشاره دارد که چیزی را به تصویر میکشد یا ترسیم میکند.
A suffix indicating someone who writes or diagrams something.
- OTHER
example
معنی(example):
یک عکاس لحظات را از طریق تصاویر ثبت میکند.
مثال:
A photographer captures moments through pictures.
معنی(example):
نقشهکش نقشهای دقیق از منطقه ایجاد کرد.
مثال:
The cartographer created a detailed map of the area.
معنی فارسی کلمه -grapher
:
پسوندی که به حرفه یا شخصی اشاره دارد که چیزی را به تصویر میکشد یا ترسیم میکند.