معنی فارسی -graphy
B1پسوندی که به نوعی نوشتن یا تصویرسازی اشاره دارد.
A suffix that indicates a field of study or writing about a specific subject.
- OTHER
example
معنی(example):
زندگینامه داستان زندگی یک فرد است.
مثال:
Biography is the story of a person's life.
معنی(example):
خوشنویسی هنر خط زیباست.
مثال:
Calligraphy is the art of beautiful handwriting.
معنی فارسی کلمه -graphy
:
پسوندی که به نوعی نوشتن یا تصویرسازی اشاره دارد.