معنی فارسی -grammatic
B2بسته به قواعد زبان، به ویژگیهای دستوری یک زبان اشاره دارد.
Relating to the rules or structure of a language.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قواعد گراماتیک برای نوشتن خوب اهمیت دارند.
مثال:
Grammatic rules are important for writing well.
معنی(example):
رویکرد گراماتیک به زبان اطمینان از وضوح را فراهم میکند.
مثال:
A grammatic approach to language ensures clarity.
معنی فارسی کلمه -grammatic
:
بسته به قواعد زبان، به ویژگیهای دستوری یک زبان اشاره دارد.