معنی فارسی hassidic

B2

به یکی از گروه‌های یهودی مرتبط با یهودیت حسیید اطلاق می‌شود که به اعتقادات و آداب خاص خود پایبند هستند.

Relating to a Jewish sect known for its mysticism and religious fervor.

example
معنی(example):

او اصول یهودیت حسیید را دنبال می‌کند.

مثال:

He follows the principles of Hassidic Judaism.

معنی(example):

اجتماعات حسیید معمولاً بر پرستش شاداب تمرکز می‌کنند.

مثال:

Hassidic communities often focus on joyful worship.

معنی فارسی کلمه hassidic

: معنی hassidic به فارسی

به یکی از گروه‌های یهودی مرتبط با یهودیت حسیید اطلاق می‌شود که به اعتقادات و آداب خاص خود پایبند هستند.