معنی فارسی -most
B1بخش یا شکل افعال و صفات که بیانگر برتری یا کیفیت حداکثری است.
Used as a suffix to form the superlative degree of an adjective or adverb.
- OTHER
example
معنی(example):
او با استعدادترین هنرمند در گروه است.
مثال:
He is the most talented artist in the group.
معنی(example):
این گزینه کمهزینهترین است، اما اثربخشترین نیست.
مثال:
This is the least expensive option, but not the most effective.
معنی فارسی کلمه -most
:
بخش یا شکل افعال و صفات که بیانگر برتری یا کیفیت حداکثری است.