معنی فارسی mossiest
B1پر از موسی، به بخشی اطلاق میشود که دارای بیشترین پوشش از موسی است.
Having the highest degree of covering with moss; the most moss-covered.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Covered in or overgrown with moss.
example
معنی(example):
این پرموسترین قسمت باغ است.
مثال:
This is the mossiest part of the garden.
معنی(example):
من سنگ پرموسترین را در جوی آب پیدا کردم.
مثال:
I found the mossiest rock in the creek.
معنی فارسی کلمه mossiest
:
پر از موسی، به بخشی اطلاق میشود که دارای بیشترین پوشش از موسی است.