معنی فارسی a bag of bones
B2این عبارت به شخصی با اندام بسیار لاغر یا ضعیف اشاره دارد.
Refers to someone who is very thin or emaciated.
- IDIOM
example
معنی(example):
پس از مسابقه، او شبیه یک کیسه استخوان به نظر میرسید، کاملاً خسته.
مثال:
After the race, he looked like a bag of bones, completely exhausted.
معنی(example):
سگ ولگرد هیچ چیزی جز یک کیسه استخوان نبود زمانی که او را در خیابان پیدا کردیم.
مثال:
The stray dog was nothing but a bag of bones when we found him on the street.
معنی فارسی کلمه a bag of bones
:
این عبارت به شخصی با اندام بسیار لاغر یا ضعیف اشاره دارد.